اخضر ابراهیمی، سیاستمدار بندباز
: منتشر شده در
نشریات این هفته فرانسه از چه موضوعاتی نوشتهاند؟ کدام اتفقات بیش از بقیه مورد توجه این هفتهنامهها واقع شده؟ در این گزارش مروری داریم به برخی مطالب منتشر شده در مجلات این هفته فرانسوی
هفتهنامه نوول ابزرواتور، در آخرین شماره خود دوباره به ماجرای جدائی فرانسوا اولاند از شریک زندگیاش پرداخته.
اوائل ماه گذشته بود که مجله "کلوزر" در فرانسه با انتشار خبری مدعی شد که رئیس جمهور این کشور، با "ژولی گیه"- هنرپیشه فرانسوی، رابطه خصوصی دارد.
آقای اولاند گزارش این مجله را تکذیب نکرد اما گفت که انتشار این گزارش به منزله نقض حریم شخصی او است و به آن اعتراض کرد.
نوول ابزرواتور در گزارشی با عنوان رازهای تغییرات خصوصی مینویسد: «ماجرای "والری" تمام شد. رئیس جمهور این خبر را روز بیست و پنجم ژانویه به خبرنگار خبرگزاری فرانسه گفت.»
در ادامه مطلب میخوانیم: «مدتی است که رئیس جمهور عکس خود و شریک زندگیاش را که بعد از پیروزیاش در انتخابات در میان مردم ایستاده بودند را از روی شومینه دفتر کارش برداشته است؛ این عکس روز ششم ماه مه سال 2012 گرفته شده و در تمام مدت این دو سال روی شومینه بود."
در ادامه نوول ابزرواتور از "والری تریوایلر"- شریک زندگی پیشین آقای اولاند، مینویسد که چگونه از روزنامهنگار مورد علاقه او به بانوی اول تبدیل شد.
این هفتهنامه مینویسد: «این اتفاق به طور رسمی وقتی رخ داد که در ماه مه سال 2012، آقای اولاند و شریک زندگیاش به آمریکا سفر کردند. آنجا "والری" در کاخ سفید با میشل اوباما همراه شد و به عنوان بانوی اول رسمیت یافت، هرچند هرگز از نظر قانونی همسر رئیس جمهور نبود.»
در ادامه میخوانیم: «در ماههای اول ریاست جمهوری آقای اولاند، این زوج همیشه در سفرها کنار یکدیگر بودند، تا اینکه برای اولین بار هفتم ماه مه 2013 بود که این زوج در شام رسمی کاخ الیزه در حضور مهمانانشان با فاصله از یکدیگر نشستند در حالی که میان آنها فقط یک صندلی خالی وجود داشت.»
گزارشگر نوول ابزرواتور مینویسد: «عکسها از آن زمان، جدایی آنها را نشان میدهد اما معلوم نیست این دوری دقیقاً از چه زمانی اتفاق افتاد.»
هفتهنامه نوول ابزرواتور، در یادداشت دیگری در مورد اخضر ابراهیمی- نماینده سازمان ملل و اتحادیه عرب در امور سوریه، با عنوان «سیاستمدار بندباز» مینویسد: «اخضر ابراهیمی با گامهای بلند قصر ملل را در ژنو طی میکند و مدام برای مذاکره میان دو دشمن آشتیناپذیر سوری در رفت و برگشت است. اما اخضر ابراهیمی سیاستمدار کهنهکار هشتاد ساله مدام در تلاش بود تا نقاط مشترک دو طرف را افزایش دهد.»
در ادامه میخوانیم: «در این مدت، نه نمایندگان دولت سوریه و نه دشمنان آن هیچ تلاشی برای بهتر کردن اوضاع نکردهاند اما اخضر ابراهیمی در همین خلاء تردستی میکند. هرچند او میداند که نتایج اندکی به دست میآورد و اصلاً شاید در نهایت به هیچ نتیجهای نرسد، اما علیرغم همه درگیریها و دشنامها و توهینهای دو طرف مذاکره، او همچنان به تلاشهایش ادامه میدهد.»
در پایان این یادداشت کوتاه آمده: «و آینده نشان میدهد که حق با این سیاستمدار کهنهکار بوده است».
اکسپرس، این هفته هم از برگزاری دادگاه یکی از افرادی که در نسل کشی "رواندا" در سال 1994 نقش داشت نوشته.
طی این نسل کشی حدود ٨٠٠ هزار رواندایی در مدت 100 روز به قتل رسیدند و هنوز بحث بر سر مجازات عاملان آن ادامه دارد.
براساس آمار، در این جنایتها، حدودأ به نیم میلیون زن و دختر رواندایی تجاوز شد و تجاوز کنندگان اغلب مردانی بودند که به ویروس ایدز مبتلا بودند.
بخش دیگر مورد توجه در این فاجعه انسانی، این بود که در مقابل چشمان باز دنیا و با حضور خبرنگاران شبکههای مختلف خبری صورت گرفت و نیروهای سازمان ملل هم با ترک محل فاجعه، مردمی را که به آنها پناه آورده بودند تنها گذاشتند.
لوپوئن هم این هفته از سوریه نوشته است.
خبرنگار این مجله که در کنفرانس "ژنو ٢" برای حل بحران سوریه حضور داشته در این مطلب مینویسد: «رژیم سوریه که یک سال پیش در حال احتضار بود چطور توانست به وضعیت تفوق پیشین خود بازگردد؟»
گزارشگر این مجله در ادامه فضای روزهای اولیه کنفرانس "ژنو ٢" را توصیف میکند: «در روز نخست کنفرانس وقتی در جلسه عمومی، دبیر کل سازمان ملل با ادب فراوان از وزیر امور خارجه سوریه خواست تا صحبتهایش را زودتر تمام کند که بقیه هم صحبت کنند، ولید معلم با گستاخی رو به بان کی مون کرد و گفت: شما در نیویورک زندگی میکنید و من در سوریه هستم، پس این حق من است که از وضعیت سوریه در اینجا بگویم. به همین دلیل بیست و هشت دقیقه دیگر به حرفهایم ادامه خواهم داد.»
لوپوئن مینویسد: «در حالی که شرکت کنندگان از 29 کشور در مقابل این برخورد اهانتآمیز مبهوت شده بودند نمایندگان دولت سوریه از این کار خشنود شدند.»
در ادامه میخوانیم: «از زمانی که وزیران امور خارجه اروپا در کنفرانس "ژنو ١" شرکت کردند و بر سر خروج بشار اسد از سوریه مذاکره کردند زمان زیادی میگذرد. آن موقع ژوئن 2012 بود، درست هجده ماه پیش، و به نظر میرسید دمشق آماده شده بود برای سقوط بشار اسد.
همان زمان هم لوران فابیوس گفته بود که بشار اسد دیگر شایسته ماندن در مسند قدرت نیست و احتمالاً به زودی به سرنوشت معمر قذافی- رئیس جمهور پیشین لیبی، دچار میشود.»
گزارشگر لوپوئن مینویسد: «اما چه شد که بشار اسد همچنان مانده است؟» و در ادامه با اشاره به حمایتهای ایران از سوریه و گسیل کردن نیروهای حزب الله لبنان به این کشور مینویسد: «بشار اسد دوباره جان گرفت و در مقابل، مخالفان او امروز کمخون شدهاند.
علیرغم پیروزیهای نظامی اولیه شورشیان که توانست رژیم سوریه را تا دروازههای دمشق به عقب براند، اما بعد ارتش آزاد سوریه از بخش میانهرو آن جدا شد و چون هیچ قدرتی از آن حمایت نمیکرد به عربستان سعودی و قطر روی آورد. حالا مخالفان بشار اسد نگران تهدیدهای ایران هستند، و به حمایت غربیها و بهویژه به موشکهای زمین به هوا برای سرنگونی بشار اسد نیاز دارند.»
در این گزارش همچنین به نقل از یک سیاستمدار پیشین فرانسوی آمده که کشورش هیچ اقدام جدی برای خروج بشار اسد از قدرت نکرد، برعکس این کشور سیاست بیطرفی را در مقابل شورشیان سوری و مخالفان بشار اسد اتخاذ کرده.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید