عربستان سعودی پدرخوانده مصر است
روزنامه های امروز چاپ پاریس صفحات نخستین خود را به موضوعات گوناگون چون "مولن بک های فرانسه"، که منظور افزایش نفوذ صلفیون در حومه ها وشهر های کوچک فرانسه، واپس نشستن داعش در پی ضرباتی که به سرش وارد آمده و ادامه جنبش "ایستادگی در شب"، اختصاص داده اند.
: منتشر شده در
روزنامه لیبراسیون برای شکافتن مسئله افزایش بنیاد گرائی در شماری از حومه ها و شهرهای کوچک و گذاشتن همه مسلمانان در یک سبد، 7 صفحه خودرا به این مطلب اختصاص داده است. لیبراسیون در آغاز، جغرافیای اجتماعی محله "مولن بک" بروکسل را ترسیم می کند که در آن خانه های زیبای کوچک دو طبقه، شماری قصابی حلال، بوتیک هائی که لباس های به اصطلاح " پوشیده" می فروشند، چند "سایبر کافه" ، شماری زن های حجاب دار در برخی از کوچه ها و خانه های دولتی وجود دارند. لیبراسیون می نویسد : این محله افزون بر 24 مسجه، دارای یک کاخ، چندین پارک، بناهای ثبت شده، موزه و کارگاه های هنرمندان نیز هست.
لیبراسیون برای یافتن پاسخی به انتقادات و دیدن این که آیا این شهرک ها ی فرانسوی زیر فشار مهاجران عرب و مسلمان ونیز قوم گرائی، یکدست شده اند، به سه شهرک سر زده است. این روزنامه در شهرک "سن دنی" در حومه پاریس، که چند فرهنگی در آن برقرار است، به گفتگو با اهالی این شهرک پرداخته ؛ به "روبه"، سری زده که در آن نشانه های قوم گرائی از جاهای دیگر بر رنگ تر است؛ و سرانجام به شهرک "لونل" در جنوب فرانسه رفته که بزرگترین شمار جهادیون فرانسوی از آنجا به سوریه رفته اند، در حالی که هیچ پیش زمینه ای برایشان وجود نداشته است. این جستجوها نشان می دهد که قوم گرائی تنها بستر جهاد را نمی سازد. اما زمانی به شکل حربه در می آید که به آن عوامل دیگر را بیافزائیم.
یکی از این عوامل سیاست های شهری از جمله سیاست های اقتصادی، بی توجهی، سستی و از زیر مسئولیت گریختن است.
روزنامه فیگارو بر این اشاره دارد که حدود صد تن از افراد بلند پایه داعش در بمباران های آمریکائیان طی ماههای گذشته کشته شده اند. فیگارو می نویسد با رانده شدن اعضای داعش از "تل ال ابیاد" در سوریه، که راه پیوستن عراق به این کشور بود و همچنین پالمیرا، این گروه به شکل روشن در حال پس روی است اما هنوز شکست نخورده است.
فیگارو می نویسد پرسش این است که ایا اوباما خواهد توانست "البغدادی" را تا پیش از پایان دوران ریاست جمهوری اش از میان بردارد ؟
روزنامه مسیحی "لاکروآ" در مطلبی به این اشاره دارد که عربستان سعودی پدرخوانده مصر است. این روزنامه می نویسد که طی پنج روز دیدار با شکوه پادشاه عربستان سعودی به مصر، که امروز به پایان می رسد، پادشاه سعودی امکان داد یک صندوق سرمایه گذاری 14 میلیارد یوروئی به وجود آورده شود، طرح های کمک به توسعه پیش بینی شوند و نیز پلی بر روی دریای سرخ (احمر) برای پیوستن خاک دوکشور ساخته شود.
مصر هم در برابر این طرح ها پذیرفت که اختلاف دیرین خود با عربستان را بر سر دو جزیره با دادن آنها به عربستان حل کند.
این نخستین بار است که پادشاه عربستان، پس از به دست گرفتن قدرت توسط ارتش و راندن محمد مرسی، وابسته به براداران مسلمان (اخوان المسلمین) از قدرت در سال 2013، به این کشور سفر می کند. عربستان هم که با این گروه در مبارزه بود، از آن زمان تبدیل به پدر خوانده مصر شد واز آن پس میلیاردها یورو را به اقتصادر ورشکسته مصر واریز می کند.
به گفته یک استاد علوم سیاسی مصری، مصطفی کمال ال ساید، این دوکشور ناچارند برای مبارزه با بی ثباتی منطقه و همچنین دخالت قدرت های غیر عرب در منطقه، چون ترکیه، ایران واسرائیل، با یکدیگر کنار بیایند. به ویژه این که آمریکا هم توجه کمتری به این منطقه می کند.
در عین حال می بینیم که عربستان سعودی به مبارزه با ایران بیشتر از مبارزه با براداران مسلمان اهمیت می دهد. حال پرسش این است که آیا میان رژیم مصر و این گروه که بیش از 40.000 زندانی در زندانهای مصر دارد، روزی تفاهم برقرار خواهد شد ؟ استاد مصری پاسخ می دهد که امکان آن وجود دارد اما شرایط سیاسی هنوز آماده نشده است.
روزنامه اقتصادی "لز اکو" هم از اشتی اسرائیل و ترکیه برای روبرو شدن با بی ثباتی در منطقه سخن می گوید و می نویسد: ترکیه، تنها شریک مسلمان اسرائیل، در سال 2010 از این کشور گسست. با این آشتی، اسرائیل امتیازات بسیاری به دست می آورد و رئیس جمهوری ترکیه نیز راهی برای نجات تصویر سیاست خارجی درهم شکسته اش می یابد.
لوموند تیتر درشت خود را به درگیری "دیوید کامرون"، نخست وزیر انگلستان با ماجرای اسناد پاناما از راه پدرش، اختصاص داده می نویسد این ماجرا موضع او را، که در بحبوحه تبلیغات علیه "برکسیت" یا برون رفت انگلستان از اتحادیه اروپا قرار دارد، ضعیف می کند. این روزنامه سپس یک صفحه بزرگ را به تنش قره باغ علیا اختصاص داده می نویسد از سر گرفته شدن مبارزات در این منطقه جدائی طلب آذربایجان، سر زخم های گذشته را باز می کند.
لوموند می نویسد "قره باغ علیا" که نتوانسته به ارمنستان بپیوندد، تلاش به به وجود آوردن یک شبه کشور کرده است. افزون بر سازمانهای گوناگون، یک فرودگاه هم در آن ساخته شده که به دلیل تهدید های آذربایجان، هیچ هواپیمائی در آن نمی نشیند. اما "استپاناکرت"، پایتخت قره باغ علیا، یک شهرداری تر وتمیز دارد وجاده هایش از جاده های ارمنستان بهترند. که البته هزینه همه اینها و به ویژه هزینه ارتش توسط ارمنستان تأمین می شود.
حال برای دستیابی به به رسمیت شناساندن خود، قره باغ می خواهد چهره ای مناسب از خود بدهد . از این رو حکم اعدام را لغو کرده و فساد در آنجا کمتر از ارمنستان دیده می شود. اما همه قهرمانان جنگ تبدیل به مردان سیاسی و سپس بی درنگ تبدیل به بازرگان شده اند و مردم بهره کمی از آن می برند. از سوی دیگر ارمنستان و قره باغ در برابر سلاحهای گسترده آذربایجان ناتوان مانده اند. پیوند با روسیه نیز به دلیل فروش اسلحه توسط این کشور به آذربایجان ، شکننده ترشده است.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید