بازخوانی بعضی لحظههای تاریخ سیاسیِ حزب سوسیالیست فرانسه
: منتشر شده در
گوش کنید - ۱۰:۳۵
شکی نیست که فرانسویان بسیاری از دستاوردهای اجتماعیشان را وامدار حزب سوسیالیست اند، اما پیداست که دیگر رغبتی به آن ندارند. با پایان یافتن دورۀ ریاست جمهوری فرانسوا هولاند، گویی حزب سوسیالیست نیز به کل از نفس افتاده است. شکست سنگین بُنوا اَمون نامزد این حزب در دور اول انتخابات ریاست جمهوری نشانۀ پایان یک دورۀ تاریخی در حیات سیاسی آن حزب است. بعضیها حتی از سقوط تاریخی آن سخن میگویند.
یکشنبۀ گذشته 23 آوریل نامزدهای دو حزب اصلیِ فرانسه یعنی حزب سوسیالیست و حزب جمهوریخواهان در دور اول انتخاباتِ ریاست جمهوری شکست خوردند و نتوانستند به دور دوم راه یابند. ناکامیِ آنان در این انتخابات هر دو حزب را با بحرانی بیسابقه رو به رو کرده است، زیرا از سی و هفت سال پیش تاکنون قدرت در فرانسه اساساً میان آن دو حزب تقسیم یا دست به دست شده بود. سیاستشناسان حزب سوسیالیست فرانسه را حزبی با گرایش چپ و چپ میانه، و حزب جمهوریخواهان را حزبی با گرایش راست و راست میانه توصیف میکنند. دربارۀ آیندۀ این دو حزب هنوز نمیتوان نظر قطعی داد، اما با نگاهی به تاریخچۀ سیاسی آنها شاید بتوان پرتوی بر بحران کنونیشان افکند. از حزب سوسیالیست آغاز میکنیم که نامزدش تنها 6.35 در صد آرا را به دست آورد و از میان یازده نامزد نفر پنجم شد. از همین رو، بعضی از سیاست شناسان نه از شکست حزب سوسیالیست بلکه از سقوط تاریخیِ آن سخن میگویند.
حزب سوسیالیست فرانسه دنبالۀ حزبی است که در سال 1905 زیر عنوان «بخشِ فرانسوی بینالمللِ کارگری» به ابتکار ژان ژورس، سوسیالیست معروف فرانسوی، تأسیس شد. «بینالملل کارگری» یا «انترناسیونال کارگری» را احزاب سوسیالیست و کارگری اروپا به پیشنهاد فردریش انگلس در ژوئیۀ 1889 همزمان با برگزاری کنگرۀ پاریس بنیان گذاشتند. از بینالملل کارگری زیر عنوان بینالملل سوسیالیست یا بینالملل دوم نیز یاد میکنند. «بخشِ فرانسوی بینالمللِ کارگری» را چندی «حزب نوین سوسیالیست» نامیدند. «حزب سوسیالیست» در سال 1969 از دل آن حزب بیرون آمد و نخستین دبیر اول آن آلن سَوَری، یکی از مبارزان نهضت مقاومت فرانسه، بود. در ژوئن 1971 در کنگرۀ اِپینه با عنوان رسمیِ «اتحاد سوسیالیستها»، نیروهای سوسیالیست دیگری نیز به حزب سوسیالیست پیوستند و فرانسوا میتران به مقام دبیر اول حزب انتخاب شد.
از کنگرۀ اِپینه در سال 1971 تا انتخاب فرانسوا میتران به ریاست جمهوری در سال 1981، حزب سوسیالیست به مهمترین حزب اپوزیسیون در برابر حکومتهای راست حاکم بر فرانسه تبدیل شد. در ژوئن 1972 آن حزب به رهبری میتران با حزب کمونیست فرانسه و «جنبش رادیکالِ چپ» موافقتنامه ای زیر عنوان «برنامۀ مشترک دولت» امضا کرد که میبایست به اصلاحات اساسی در زمینههای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و نظامی کشور بینجامد. آن برنامه منبع الهام حزب سوسیالیست و میتران در تنظیم متن «110 پیشنهاد برای فرانسه» بود که پیروزی میتران را در انتخابات ریاست جمهوری 1981 ممکن ساخت.
سوسیالیستها با همدستی کمونیستها «برنامۀ مشترک» را پس از پیروزی در انتخابات 1981بیدرنگ به کار بستند، اما پس از چندی با پیامدهای نامطلوب آن از جمله فرار سرمایهها از کشور، رشد شتابان بیکاری، تورم، کسری بودجه و تراز پرداختها رو به رو شدند و از سال 1983 نه تنها از وعدههاشان روی گرداندند بلکه برخی از اصلاحات پیشین را نیز باطل کردند. ژاک دُلور، وزیر اقتصاد و دارایی و بودجه در نخستین دولت سوسیالیستها، از 21 مارس 1983 سیاست ریاضت اقتصادی را به اجرا گذاشت که سپس پییر برِگووا، وزیر اقتصاد و دارایی و بودجه در دولت لوران فابیوس آن را ادامه داد. برگووا دست به خصوصیسازی دوبارۀ برخی بخشهای ملی شده زد، از بالا رفتن حقوقها و قیمتها جلوگیری کرد و از دامنۀ نظارت دولت بر بازارهای مالی کاست. چشمگیرترین پیامدِ سیاسی «برنامۀ مشترک» پیروزی راستها در انتخابات مجلس در سال 1986 بود که میتران را مجبور به دو سال همزیستیِ سیاسی با ژاک شیراک در مقام نخست وزیر کرد. شیراک بسیاری از شرکتهای ملی شده را دوباره به بخش خصوصی سپرد.
در ماه مه 1988 فرانسوا میتران برای بار دوم انتخاب شد؛ میشل روکار، یکی از رقبای سوسیالیست اش، را به نخست وزیری برگزید و مجلس نمایندگان را منحل کرد. در انتخابات مجلس، سوسیالیستها به اکثریت نسبی دست یافتند. کمونیستها این بار از اتحاد سیاسی با سوسیالیستها خودداری کردند. در نتیجه، دولتِ میشل روکار ناگزیر شد هم کمونیستها را راضی نگه دارد و هم میانه روهای اپوزیسیون را که گاه سیاستهای دولت را تأیید میکردند. از دستاوردهای این دوره میتوان به تصویب قانون حداقل درآمد و اصلاح سیاست مشترک کشاورزی اشاره کرد. در ماه مه 1991 میتران خانم اِدیت کْرِسون را به جای میشل روکار به نخست وزیری برگزید. او نخستین زن فرانسوی بود که به این مقام منصوب میشد. اما نخست وزیری او چندان نپایید. در آوریل 1992 پییر برِگووا جانشین او شد.
در انتخاباتِ نمایندگان مجلس در 1993 حزب راستگرای فرانسه به پیروزی چشمگیر دست یافت و میتران ناچار شد دو سال دیگر به همزیستیِ سیاسی با راستگرایان تن دردهد. در آن زمان تنها 22 درصد مردم از میتران پشتیبانی میکردند. در انتخابات ریاست جمهوری سال 1995 ژاک شیراک در دور دوم از لیونل ژوسپن، نامزد حزب سوسیالیست، پیشی گرفت و بدین سان، سوسیالیستها قدرت را از دست دادند. اما دو سال بعد دوباره به قدرت بازگشتند. زیرا در 21 آوریل 1997 ژاک شیراک مجلس را به امید دستیابی به اکثریتی گستردهتر به منظور عملی کردن وعدههایش منحل کرد، اما در انتخاباتی که برگزار شد برخلاف انتظار او سوسیالیستها پیروز شدند و شیراک مجبور شد به مدت پنج سال یعنی تا سال 2002 با لیونل ژوسپن در مقام نخست وزیر و وزیران سوسیالیست او تن به همزیستیِ سیاسی بدهد. در دورۀ نخست وزیری ژوسپن قانون 35 ساعت کار در هفته به تصویب رسید. وزیر اقتصاد او، دومینیک استروس- کن، توانست از یک دوره پویایی اقتصادی در جهان بیشترین استفاده را به سود اقتصاد فرانسه بکند چنان که تا سال 2001 رشد تولید ناخالص داخلیِ فرانسه همواره 1 درصد از میانگین رشد در اتحادیۀ اروپا بالاتر بود.
با این حال، در انتخابات ریاست جمهوری سال 2002 لیونل ژوسپن، نامزد حزب سوسیالیست، نتوانست به دور دوم راه یابد و ریاست جمهوری شیراک برای 5 سال دیگر تمدید شد. در انتخابات 2007 نیز سِگولِن رویال، نامزد حزب سوسیالیست، در دور دوم از نیکلا سارکوزی شکست خورد. پیروزی فرانسوا هولاند در سال 2012 حزب سوسیالیست را پس از ده سال برکناری از قدرت دوباره بر سرنوشت فرانسه حاکم کرد. ترازنامۀ حکومت پنجسالۀ سوسیالیستها هرچه باشد، مسلم این است که هولاند از عهدۀ واقعیت بخشیدن به وعدههایش برنیامد چنان که مردم از او سخت رویگردان شدند. با پایان یافتن دورۀ ریاست جمهوری او گویی حزب سوسیالیست نیز یکسره از نفس افتاده است.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید