سیمای فرانسه

سه منبع احیای سوسیالیسم فرانسه: جامعه‌شناسی، آموزش، اروپا

: منتشر شده در

نخستین دور انتخابات ریاست جمهوری فرانسه در ٢٤ آوریل گذشته به حذف و از میان رفتن حزب سوسیالیست این کشور منجر شد که طی دهها سیطره و اقتدار فکری-سیاسی اش بر کل چپ فرانسه بلامنازعه بود. دو پژوهشگر فرانسوی به نام های "برونو کارسنتی" و "سیریل لومیو" که به تازگی نیز کتابی مشترک با عنوان "سوسیالیسم و جامعه شناسی" منتشر کرده اند می گویند : احیای حزب سوسیالیست فرانسه از این پس به توانایی آن در مقابله با ناسیونالیسم افراطی و لیبرالیسم و همچنین بازتعریف طرح اتحاد اروپا در پرتو اصلاح نظام آموزش عمومی و صیانت از محیط زیست بستگی دارد. آنان معتقدند که در این تلاش احیای دوبارۀ رابطۀ سوسیالیسم و "سوسیولوژی" (جامعه‌شناسی) نقش کلیدی ایفا می کند.

ژان ژورس، فیلسوف، سیاستمدار و پدر معنوی سوسیالیست‌های فرانسه در قرن بیستم
ژان ژورس، فیلسوف، سیاستمدار و پدر معنوی سوسیالیست‌های فرانسه در قرن بیستم
تبلیغ بازرگانی

در واقع، فروپاشی حزب سوسیالیست فرانسه به معنای پایان سوسیالیسم نیست. زیرا، دور اول انتخابات ریاست جمهوری این کشور بیش و پیش از هر چیز گویای بازسازی حیات سیاسی فرانسه حول تقابل دو تلقی اجتماعی بوده است : تلقی "جامعه ای باز" که بر دورنمایی لیبرالی استوار است و تلقی "جامعه ای بسته" که بر دریافت افراطی از ملی گرایی بنا شده که در آن در هر حال سوسیالیسم دلیل وجودی خود را از دست داده است.
با این حال، به گمان "برونو کارسنتی" و "سیریل لومیو" نمی توان حتا بحران جاری سوسیالیسم فرانسه را برغم سهمگینی اش بدترین بحران سوسیالیسم در این کشور تلقی کرد. زیرا، در اواخر دهۀ ١٩٦٠ "شاخۀ فرانسوی انترناسیونال کارگری" که حزب سوسیالیست وقت فرانسه به شمار می رفت عملاً از میان رفت. اما، این پایان به فاصلۀ اندکی به اتحاد سوسیالیست ها و تولد حزب سوسیالیست فعلی فرانسه منجر شد که در اصل سرآغاز نوزایی و توسعه و همچنین قدرت گیری سوسیالیسم در فرانسه نیز بوده است.

از اینها گذشته، امروز نه فقط در فرانسه، بلکه در کلیه کشورهای اروپایی در اشکال جدید شاهد پیشروی سوسیالیسم و اهداف سوسیالیستی به معنای تلاش برای پاسخگویی به نیاز و انتظار عدالت اجتماعی هستیم. به گفتۀ پژوهشگران فرانسوی نوزایی افکار سوسیالیستی با مانع بحران احزاب سوسیالیستی و سوسیال-دموکرات و همچنین رهبران آنها روبرو است که قادر نیستند به آرزوها و آمال چپ و عدالت اجتماعی صورتبندی شایسته ای بدهند. به گمان آنان شکافی انکار ناپذیر میان نمایندگان و مبلغان سیاسی چپ، از یک طرف، و ایده و طرح سوسیالیسم، از طرف دیگر، وجود دارد که با این حال همچنان انگیزۀ تلاش ها و تحرکات بزرگ اجتماعی به شمار می رود. در واقع، بحرانی اگر در میان است در نبود پیوند میان سوسیالیسم و نمایندگی سیاسی آن تجلی یافته است.

پژوهشگران فرانسوی معتقدند که ریشۀ این بحران در فرانسه این است که رهبران حزب سوسیالیست طی دهه های گذشته دائماً دورنمای فکری و سیاسی خود را بر پایۀ اهداف نئولیبرالی و ملی گرایی افراطی تنظیم کرده اند : دو نیرویی که به همین دلیل آرایش قوای سیاسی در فرانسه را قویاً تحت الشعاع خود قرار داده اند.

طی این دوره حزب سوسیالیست فرانسه بیش از پیش خود را به اهداف لیبرالیسم اقتصادی نزدیک کرده بی آنکه توانایی انتظام‌بخشی به آن را کسب کند. این حزب در عین حال، از نوعی ناسیونالیسم ارتجاعی، نوعی هویت بسته نیز پیروی کرده بی آنکه بتواند چنین هویت یکجانبه ای را از خلال مبارزات اجتماعی تعریف کند.

به همین دلیل، حزب سوسیالیست فرانسه امروز به سه قسمت تقسیم شده است : در حالی که هستۀ اصلی حزب سوسیالیست توان هر گونه ابتکار عمل را از دست داده، دو جناح چپ و راست آن به سمت نوعی ناسیونالیسم چپ (از نوع "ژان-لوک ملانشون") و یا لیبرالیسم اقتصادی (از نوع امانوئل ماکرون) گرایش یافته اند.

در واقع، جناح چپ حزب سوسیالیست فرانسه به ناسیونالیسم تمایل یافته، در حالی که جناح راست آن بیش از پیش خود را در تصوری نئولیبرال از اقتصاد و جامعه محبوس ساخته است.

"برونو کارسنتی" و "سیریل لومیو" می گویند که در این وضعیت هستۀ اصلی یا بنیانگذار حزب سوسیالیست فرانسه باید بتواند برای پایان دادن به بحران جاری این حزب گشایشی در تلقی خود دربارۀ ملت و اشکال جدید عدالت اجتماعی صورت بدهد. اما، آنان می افزایند : بعید است که این تلاش بتواند بدون تقویت پیوند سوسیالیسم یا حزب سوسیالیست با جامعه شناسی به ثمر برسد.

به گفتۀ آنان، در فقدان این پیوند، سوسیالیسم به گرایشی ایدئولوژیک همانند دیگر گرایش های ایدئولوژیک بدل خواهد شد. حزب سوسیالیست فرانسه خواستار ترقی و اتحاد ملی است، اما، این ترقی بیش از هر زمان مجذوب لیبرالیسم است و اتحاد ملی مورد نظر این حزب نیز در کمند ناسیونالیسم افراطی گرفتار شده است.

اهمیت پیوند سوسیالیسم و جامعه شناسی در این نهفته است که هر دو پیوندهای اجتماعی را بر شناخت روندهای اجتماعی و انتظام‌بخشی به آنها استوار می کنند. در نبود این پیوند، یعنی در نبود رابطه میان شناخت جامعه شناسانه، از یک طرف، و علوم سیاسی، از طرف دیگر، بحران فعلی حزب سوسیالیست و سوسیالیسم در فرانسه ادامه خواهد یافت.

"برونو کارسنتی" و "سیریل لومیو" می گویند : حکومت های مختلف سوسیالیستی در فرانسه طی دهه های گذشته بیشتر به روش ها و دانش هایی نظیر اقتصاد و روانشناسی روی آورده اند که با اهداف سوسیالیستی ناسازگار بوده اند. این تمایل در میان سایر احزاب چپ و سیوسیال-دموکرات اروپایی نیز وجود داشته است. به گفتۀ آنان، چنین انتخابی تصادفی نیست، زیرا، علوم اقتصادی و روانشناسی پیوندهای نزدیکی با اندیشۀ لیبرالی و فردگرایی دارند، در حالی که پیوندهای سوسیالیسم و جامعه شناسی دارای پیشینۀ تاریخی عمیقی است.

با این حال، علوم جامعه شناسی نیز در شکلگیری بحران حاضر بی تقصیر نبوده اند، تا آنجا که طی دهه های اخیر شاهد ورود مفاهیم فردگرایی اقتصادی یا روانشناسی در مباحث جامعه شناسی نیز بوده ایم، به طوری که خود جامعه شناسان اکنون با مشکلات بزرگی در زمینۀ بازاندیشی طرح سوسیالیسم روبرو هستند. به همین دلیل جامعه شناسی فرانسه و یا اروپایی بیش از پیش ناتوان از ارایۀ قرائتی دربارۀ دگرگونی جهان اجتماعی هستند که بدون آن در هر حال اندیشه و اهداف سوسیالیستی نمی توانند به طرح اجتماعی تغییر و اصلاح جامعه بدل شوند.

"برونو کارسنتی" و "سیریل لومیو" در پایان می گویند که سوسیالیسم فرانسه به چنین قابلیت یا موقعیتی دست نخواهد یافت مگر از دو طریق : یک) از طریق اصلاح نظام آموزش عمومی و دو) از طریق بسط و انطباق طرح اروپا.

اصلاح نظام آموزش عمومی نقش مهمی در کاستن از نابرابری های اجتماعی دارد. افزون بر این سوسیالیسم در فرانسه همواره پیوندهای عمیقی با طرح توسعۀ اروپا داشته است. فرانسه و سایر ملت های اروپایی همواره از این امر آگاه بوده اند که بستر تاریخی زیست اجتماعی آنها مشترک است و به همین دلیل ناگزیر از اتحاد با یکدیگر بوده‌اند. انترناسیونالیسم بنیاد ایدۀ ملت در معنای سوسیالیستی کلمه است. پیامد این تلقی این است که طرح اتحاد اروپا ماهیتی اساساً اجتماعی (یا سوسیالیستی) دارد و نه اقتصادی. کشورهای اروپایی تنها از خلال سیاست های اجتماعی یا سوسیالیستی می توانند بنیاد تعاون و همکاری واقعی میان خود را پی بریزند و بر پایۀ چنین رهیافتی سوسیالیسم فرانسه از نو احیاء خواهد شد.
 

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

بخش‌های دیگر را ببینید