"کیهان کلهر" و "اردال ارزنجان" برندگان جایزه بهترین آلبوم "موسیقی جهان
: منتشر شده در
گوش کنید - ۱۸:۲۶
"کیهان کلهر"، یکی از پرکارترین نوازندگان کمانچه در عرصه بین المللی که نقش بسیار مهمی را در معرفی موسیقی ایرانی به جهانیان داشته، با آخرین تجربه ای که با "اردال ارزنجان"، نوازنده بائلاما و اهل ترکیه انجام داد و حاصل آن آلبومی بود به نام "کولا کولوک یاکی شیر می" چند روز پیش جایزه بهترین آلبوم "موسیقی جهان" را در آلمان ربود.
پیش تر این کار مشترک، در مجله "سانگ لاینز"، جزو بهترین آلبومهای سال 2013 جایزه بهترین آلبوم "موسیقی جهان" معرفی شده بود.
کیهان کلهر تنها موسیقیدان ایرانی است که ۴ بار نامزد جایزه "گرمی" آمریکا شده است.
در مورد او می توان گفت که کیهان کلهر یک ساز محدود را تبدیل به یک ساز توانا می کند و از آن صداهائی بیرون می کشد که هرگز بدین شکل شنیده نشده بود. گاه نیز مانند این است که با سازش یکی می شود و این بسیار نادر است.
کیهان کلهر به جز چند تجربه پراکنده گروهی، از جمله راه ابریشم با "یو یو ما" نوازنده برجسته ویلنسل، همواره تکنوازی و یا دو نوازی کرده است. دیگر این که او موسیقی فیلم و تجربه با کسی چون "فرانسیس فورد کوپولا"، کارگردان به نام آمریکائی را درفیلم "جوانی بدون جوانی" تجربه کرده است.
و گرچه نوازندگان خوب سازهای ایرانی اندک نیستند، اما آنهائی که به این شکل با ساز خود یکی می شوند و جو خاصی پیرامون خود به وجود می آورند نادرند. بنابراین کنسرت هایی موقعیت می شود نه تنها برای شنیدن موسیقی بلکه برای "دیدن" آن...
گفتگو با کیهان کلهر
در آلبوم "کولا کولوک یاکی شیر می" به نظر می رسد که کیهان کلهر به دلیل اجرا با اردال ارزنجان، جای مهم تری را به موسیقی ترکی ترکیه داده که به موسیقی عربی نزدیک تر است که البته این نیز تجربیات دیگر او را تکمیل می کند؛ کیهان کلهر برعکس این موسیقی را نزدیک به موسیقی کردی میداند.
او در پاسخ به این پرسش که آیا این تمایل به موسیقی ترکی خود خواسته بود تا اردال ارزنجان بتواند امکانات سازی خود را نشان دهد می گوید:
در پی ترنم هائی که کیهان کلهر در کنسرت پاریسش کرد و در اینترنت هم دیدیم که یک قطعه کردی را در یک کنسرت می خواند، یکی از پرسش های این گفتگو پیرامون این پدیده تازه مطرح شد که آن را در ورژن رادیوئی راه ابریشم می شنوید.
پخش نام بخشی از فیلمهای بخش مسابقه جشنواره فجر
تاکنون نام ۱۶فیلم مسابقه سینمای ایران "سودای سیمرغ" و فیلم اولهای "نگاه نو" سی و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر اعلام شده است.
در میان آنها هم نام فیلمسازان صاحب نام و هم کارگردانان جوان سینمای ایران دیده می شود. این فیلم ها عبارتند از
"تمشک" ساخته سامان سالور؛ "چ" ساخته ابراهیم حاتمیکیا ؛ "خط ویژه" ساخته مصطفی کیایی؛ "رستاخیز" ساخته احمدرضا درویش؛ "زندگی جای دیگری است" ساخته منوچهر هادی؛ "قصهها" ساخته رخشان بنی اعتماد؛ "گنجشکک اشی مشی" ساخته وحید نیکخواه آزاد- مسعود کرامتی- غلامرضا رمضانی؛ "متروپل" ساخته مسعود کیمیایی؛ "مهمان داریم" ساخته محمد مهدی عسگرپور؛ "همه چیز برای فروش" ساخته امیرحسین ثقفی.
سایت جشنواره فیلم فجر در مطلبی در پیوند با برگزیده شدگان می نویسد: «یکی از نقاط درخشان فهرست فیلمهای انتخاب شده از سوی هیأت انتخاب سی و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر، به چشم خوردن نام "رخشان بنی اعتماد" است، فیلمسازی که نگاه اجتماعی موجود در فیلم های او از منظر فیلمسازی زن نایاب و پرارزش بوده و در چهار سال گذشته همواره حسرت سینماگران نبودن نامی از این فیلمساز در میان کارگردانان حاضر در جشنواره فیلم فجر بوده است
"احمدرضا درویش"، بعد از پروژه عظیم "دوئل" دیگر فیلمی نساخت تا اینکه کار به تولید "رستاخیز" رسید؛ فیلمی با گروه تولید قوی ایرانی و خارجی و مضمونی پراهمیت چون واقعه عاشورا. به نظر می رسد فیلم این کارگردان یکی از مدعیان جدی سی و دومین جشنواره فیلم فجر باشد تا آنجا که وزیر ارشاد بعد از تماشای فیلم احمدرضا درویش، در سخنان خود از آن به نیکی یاد کرده و یادآور شده این فیلم در کشورهای خارجی ارائه خواهد شد.
"ابراهیم حاتمی کیا"، از فیلمسازانی است که در چهار سال گذشته با مانع برای نمایش یکی از فیلم هایش مواجه شد. "گزارش یک جشن" به کارگردانی حاتمی کیا، در بیست و نهمین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و البته برای فیلمسازش که بارها در جریان جشنواره فجر سیمرغ دریافت کرده جایزه ای به همراه نیاورد. این فیلمساز "چ" را امسال به جشنواره ارائه کرده است؛ فیلمی که برخی توقع داشتند در جشنواره سال گذشته به نمایش درآید که در نهایت گفته شد آماده نبودن فیلم موجب شده تا در جشنواره سی و یکم حاضر نشود.
"محمدمهدی عسگرپور"، بعد از "هفت و پنج دقیقه" که در خارج از ایران تولید کرد، فیلمی را نساخت تا اینکه سال گذشته و بعد از کم شدن مسئولیت او در خانه سینما، "مهمان داریم" را به تهیه کنندگی حوزه هنری تولید کرد. احتمالاً فیلم عسگرپور که مضمونی دینی دارد یکی از مدعیان دریافت سیمرغ این دوره از جشنواره خواهد بود.
"مسعود کیمیایی" هم با "متروپل" به این دوره از جشنواره می آید؛ فیلمی که انتظار می رود یاد فیلم های خاطره ساز کارگردان صاحبنام سینمای ایران را در ذهنها زنده کند.
جشنواره امسال از آثار جوانان هم استقبال کرده و "سامان سالور"، "مصطفی کیائی" و "امیرحسین ثقفی" که از فیلمسازان جوان و خوش فکر سینمای ایران محسوب می شوند، تازه ترین آثارشان را این دوره از جشنواره ارائه کردند که اثر آنان مورد تأیید هیئت انتخاب جشنواره قرار گرفته است.
در بخش فیلم های اول جشنواره، "ارسال یک آگهی تسلیت" اثر ابراهیم ابراهیمیان، "انارهای نارس" اثر مجیدرضا مصطفوی، "با دیگران" اثر ناصر ضمیری، "چند متر مکعب عشق" اثر جمشید محمودی، "سیزده" اثر هومن سیدی و "ملبورن" اثر نیما جاویدی پذیرفته شده اند.
نیما جاویدی «ملبورن» را با حضور چهره های سرشناس سینمای ایران از جمله مانی حقیقی و پیمان معادی به عنوان نخستین فیلم سینمایی خود کار کرد و حضور این دو اسم در کنار هم موجب می شود انتظار و توقع از نخستین فیلم سینمایی جاویدی بالا برود.
اما خبرگزاری "فارس"، با پخش این خبر در جمله ای شگفتی برانگیز نوشت: «نکته قابل توجه اینکه در بخش مسابقه سینمای ایران، فیلم "قصهها"ی رخشان بنی اعتماد که بیشتر به یک بیانیه سیاسی در حمایت از فتنه 88 است در این لیست قرار دارد و این اعلام نیز در آستانه حماسه 9 دی انجام شده است.»
در همین حال جمال شورجه راهیابی، کارگردان سینما و عضو شورای پروانه ساخت سازمان سینمایی، در نامهای "قصهها"ی رخشان بنیاعتماد به بخش مسابقه سینمای ایران جشنواره فجر را تبریک و بابت بیان مطالبی درباره مجوز نداشتن این فیلم از کارگردان آن عذرخواهی کرد.
او گفت: «به دلیل اشتباه سهوی حقیر در خصوص اظهارنظر درباره مجوز نداشتن فیلم "قصهها" عذرخواهی میکنم و
برایتان آرزوی روزهای خوبی را از خداوند متعال طلب دارم.»
فینالیست های نامزد جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی
در آغاز، 76 فیلم به نمایندگی کشورشان به کمیته گزینش جوایز اسکار فرستاده شدند که هم اکنون 9 تای آنها در میدان مانده اند و نام پنج تای آنها در روز 16 ژانویه با حذف 4 فیلم دیگر توسط کمیته ای متشکل از 30 کارشناس، نهائی می شود.
می دانیم که فیلم "گذشته" ساخته اصغر فرهادی و "زندگی آدل" ساخته عبدالطیف کشیش کارگردان فرانسوی، برنده نخل طلا، به فهرست فینالیست ها راه نیافتند.
اروپا بزگترین حضور را، با 8 فیلم از روی 9، در این لیست دارد.
"گرگ وال استریت" به جای ترس کسالت می آفریند
"مارتین اسکورسیزه" در 71 سالگی اما پس از شماری دیگر و به ویژه یکی از بزرگان سینما "بیلی وایلدر" در فیلمش "یک، دو، سه" به تباهی دنیای بورس و پول می پردازد و می خواهد نقش بسیار منفی پول زیاد را که به گفته شماری ازمقدسین "مدفوع شیطان" است، نشان دهد.
در این فیلم که نقش "جوردن بل فورت"، یکی از دلالان "وال استریت" را"لئوناردو دی کاپریو" هنرپیشه محبوب "اسکورسیزه" به خوبی ایفا می کند، تماشاگر به تماشای سقوط تدریجی این شخصیت به دامن افراطهائی از همه نوع می نشیند؛ اما هزیان گوئی این شخصیت و شخصیت های دیگر در پی مصرف بی وقفه کوکائین، همه گونه مواد مخدر، مشروب و نیز سکس، چندان حسی جز اشباع و دلزدگی در او به وجود نمی آورد.
داستان این فیلم که از یک واقعیت بر گرفته شده در واقع به بخشی از زندگی خود "اسکورسیزه" نیز برمی گردد که بین
سالهای 1976 و 1978، سرمست از موفقیت هایش واز جمله ربودن نخل طلا برای فیلم "تاکسی درایور" (راننده تاکسی) در سال 1976 در دامن شب نشینی های آنچنانی هالیوود افتاد و شهرت و موفقیت خود وی را به افراط کشاند.
اگر در فیلم "گرگ وال استریت" ما یک پسر باهوش شهرستانی را می بینیم که با ورود به بورس نیویورک، راههای پولدار شدن را یاد می گیرد و سپس شرکت خود را به وجود می آورد و پیروزی او را به افراط می کشاند، "اسکورسیزه" درآغاز صحنه فیلبرداری همان تاخت و تاز را می کرد که "جردن بل فورت" در محل کارش.
تنها اختلاف در این است که "اسکورسیزه" مسیحی معتقد است و این مسئله در او احساس گناه و یا نابسامانی درونی به وجود میآورد. او که در روابط اجتماعی چندان راحت نبود و به خود اطمینان نداشت، خود را در کار و هزار گونه افراط غرق نمود. اوج این دوران زمانی است که از او می خواهند فیلم "نیو یورک، نیو یورک" را که تقدیسی است از کمدی موزیکالهای مهم دوران طلائی آمریکا، کارگردانی کند. اسکورسیزه ناچار می شود هم زمان، این فیلم پر خرج و عظیم ونیز فیلم مستند "آخرین والس" را کارگردانی کند که درباره گروه بنام موسیقی راک "ذ باند" بود.
بنابراین او روزها یک فیلم و شبها یک فیلم دیگر را کارگردانی می کرد و کمبود خواب و خستگی را با مصرف کوکائین جبران می نمود. طبیعتأ صحنه فیلمبرداری فیلم "نیو یورک، نیو یورک" تبدیل به مکان هر گونه آزمایشات شده بود.همه شاهد تغییر خلق و گاه فریادهای عصبی او بودند. از همه عجیبتر این بود که او گاه 150 سیاه لشگر را که لباس پوشیده منتظر اجرای نقششان بودند به حال خودشان می گذاشت تا جلسه روانکاوی خود را در همان جا دنبال کند.
رابطه اش با هنرپیشه فیلم "لایزا مینه لی"، که به همان اندازه وی درگیر مواد مخدربود، باعث شد همسر باردارش او راترک کند.
رسیدنش به فستیوال کن برای نمایش فیلم "آخرین والس" و ناآرامی ناشی از کمبود او را به آ نجائی کشاند که به برگزار کنندگان فستیوال گفت که در ازای مصاحبه، "کوکائین" می خواهد...
به هر رو"جوردن بل فورت" شخصیت فیلم، سر انجام توسط "اف بی آی" دستگیر و به مدت 22 ماه زندانی می شود. در حالی که "اسکورسیزه" به دنبال خونریزی داخلی در بیمارستان بستری می گردد و تنها معجزه ای او را از مرگ نجات می دهد.
به هر رو این خود ویرانگری، خشونت و عصبی بودن تأثیر بزرگی بر سینمای "اسکورسیزه" و حتا استفاده بی قرارانه از دوربین توسط وی گذاشته است.
سینمائی که شاید از این رو مورد خوشایند شماری و نه چندان دلپسند شمار دیگری باشد.
آیا بودجه زیاد می تواند شرط پیروزی یک فیلم باشد ؟
با نگاهی سریع به فیلم های سال گذشته می بینیم که گرچه فیلم های پر خرجی چون "جاذبه" و فیلم انیمیشن "ملکه برف ها" و شماری دیگر از تولیدات هالیوودی توانستند بودجه عظیم خود را به خوبی جبران کنند، اما چند فیلم دیگرفرانسوی که با بودجه ای کم تهیه شده بودند هم بسیار توانستند خوب گلیم خود را از آب بیرون بشکند.
یکی از آنها یک کمدی به نام "نه ماه" ساخت " آلبر دو پونتل" است که طی سه هفته نخست نمایشش 1.300.000 نفر را به سینما ها کشاند و دیگری "پسرها و گییوم، سر میز"، ساخته "گیوم گالیین"، نویسنده، مجری یک برنامه ادبی رادیوئی، هنرپیشه تآتر و اکنون کارگردان است.
فیلم "نه ماه "، چون از برخوردهای غیرمتعارف و پیش بینی نشده، یعنی رابطه یک زندانی شرور و یک خانم قاضی خشک و شسته و روفته سخن می گوید اما هیچ تازگی ندارد و پایانش نیز قابل پیش بینی است.
در حالی که فیلم کمدی انتقادی "پسرها و گییوم، سر میز" که برگرفته است از نمایشی که "گیوم گالیین" با موفقیت به روی صحنه تآتر آورد و داستان زندگی خود او را و نگاهش به شخصیت های خانواده و از ورای آنها پیش داوریها به تصویر می کشد، از ویژگی و جهان شمولی برخوردار است.
در واقع "گیوم گالیین" هم با نمایش و هم با فیلمش که از ورژن تآتری آن پیروی نمی کند، به تصوری پایان داد که مردم از او به عنوان یک مرد "زن وار" داشتند. او به کودکی دشوار خود در خانواده ای اشرافی و با فرهنگ اشاره می کند که به دلیل علاقه زیاد به مادرش که فرزند دختر نداشت، می خواست دختر نما باشد و یا حالت های دخترانه داشته باشد.
از این رو نه تنها در مادرش، بلکه در همه افرادخانواده این باور به وجود آمده بود که او مانند دیگران نیست و با بزرگ شدن هم همه تصور می کردند که او همجنس گراست.
عنوان نمایش و سپس فیلم هم از این برخورد حکایت دارد. یعنی هنگامی که مادرش می خواست سه فرزند پسرش را سر میز غذا بخواند، به جای گفتن «پسرها، سر میز !!» می گفت: «پسرها و گییوم، سر میز» !!
"گیوم گالین" که فیلمی بسیار لطیف و خوش ساخت از این ماجرا ارائه می دارد می گوید در آغاز می خواسته از راه بازی در تآتر شخص دیگری باشد. اما بعد تصمیم می گیرد که خودش باشد.
جالب ترین صحنه فیلم جائی است که او به مادرش می گوید که عاشق یک دختر است و می خواهد با وی ازدواج کند.
دیگر این که او هم نقش خود و هم نقش مادرش را در این فیلم بازی می کند. "گیوم گالیین" می گوید اگر میخواست یک هنرپیشه را برای ایفای نقش مادرش برگزیند ناچار می شد خود را با گویش و حرکات او وفق دهد، در حالی که خودش بهتر از هر کس می توانسته مادرش را تقلید کند.
به هر رو همه آنهائی که نمایش "گیوم و پسرها سر میز" را دیده بودند تصور می کردند که این فیلم تآتر رابه سینما می آورد و فیلم به روی صحنه تآتر باز می شود؛ اما چنین نیست و فیلم به شکل مستقل و با استفاده از امکانات سینما پیش می رود و بسیار دلچسب است.
خبری از اعتراض ایران به ثبت چوگان به نام آذربایجان در فهرست "میراث ناملموس" یونسکو نیست
در هشتمین اجلاس سالانه کمیته "میراث ناملموس در معرض خطر" سازمان یونسکو، در آذربایجان طی 5 روز در آذر ماه، بازی چوگان هم پس از تار، زیر عنوان «یک بازی سوارکاری سنتی در قرهباغ جمهوری آذربایجان» به نام جمهوری آذربایجان ثبت شد.
در پی آن، محمد علی نجفی- رئیس سازمان میراث فرهنگی ایران در اعتراض به این تصمیم نامهای به این سازمان نوشت و خواستار ثبت چوگان به عنوان یک ورزش چند ملیتی شد که تنها مختص به آذربایجان نباشد
به گزارش خبرگزاری "مهر"، این تصمیم روز سهشنبه ۱۲آذرماه در اجلاس یونسکو که در باکو پایتخت جمهوری آذربایجان برگزار میشود گرفته شده و به ثبت چوگان تحت عنوان «یک بازی سوارکاری سنتی در قرهباغ در جمهوری آذربایجان» انجامیده است.
در پی ثبت بازی چوگان در هشتمین اجلاس سالانه کمیته "میراث ناملموس در معرض خطر" سازمان یونسکو،
در واکنش به این ثبت، امین عارف نیا- مدیرکل روابط عمومی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به روزنامه فرهیختگان گفت: «یونسکو پذیرفته که حق ثبت چوگان برای ایران محفوظ مانده و ایران می تواند در جلسه سال آینده میراث معنوی یونسکو، چوگان را به صورت پرونده چند ملیتی و مشترک با دیگر کشورها همچون نوروز و یا به صورت پرونده مستقل "چوگان ایرانی" ثبت جهانی کند. پیش از این نیز جمهوری آذربایجان ساز سنتی تار را در اجلاس سال گذشته یونسکو به ثبت رسانده بود».
یونسکو هم چنین آشپزی سنتی ژاپنی "واشوکو"، "کیم چی" (کلم ترشی و تند) کره ای و نیز سنت و فرهنگ "قهوه ترک" را به فهرست میراث فرهنگی جهان افزود. پیش تر سنت غذاخوری در فرانسه به این فهرست افزود.
یونسکو، در سالهای اخیر، افزون بر بناها، اماکن و پدیده های طبیعی، عناصردیگری را از فرهنگ وشیوه زندگی ملل و مردمان مختلف را در این فهرست وارد کرده که از جمله آنها: نوروز، فرش دستباف ایرانی، موسیقی و رقص فلامینکو یا خطاطی سنتی چینی است.
.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید