از فوتبالی که امیر قلعه نوعی و فیروز کریمی نمایندۀ اتحادیۀ مربیان می شوند چه انتظاری می توان داشت؟
: منتشر شده در : روزآمد شده در
در حالیکه تیم ملی فوتبال ایران گام به مسابقات انتخابی جام جهانی گذاشته، مسائل حاشیه ای و فساد مالی و اخلاقی در فوتبال باشگاهی ایران، این رویداد را تحت الشعاع قرار داده است. از بازگشت بحث برانگیز امیر قلعه نویی به عنوان سرمربی استقلال و مسائل پشت پردۀ آن گرفته تا انتخاب فیروز کریمی و همین امیر قلعه نویی، پرحاشیه ترین مربیان دهۀ اخیر فوتبال، به عنوان نمایندۀ اتحادیۀ مربیان در اتحادیۀ فوتبال باشگاههای ایران.
توضیحات بیشتر از مرتضی شمس، روزنامهنگار و کارشناس فوتبال در تهران:
متأسفانه همانطوری که شما اشاره کردید، در شرایطی که باید همهی نگاههای معطوف به تیم ملی فوتبال کشورمان در هنگامهی رقابتهای مقدماتی حضور در جام جهانی برزیل باشد، حواشیای در فوتبال کشور به وجود آمده که من احساس میکنم حتی پیروزی کمرنگ تیم ملی فوتبال ایران مقابل ازبکستان را هم تحتالشعاع قرار داده است.
این حاشیه مسلماً برمیگردد به کانون حاشیهی فوتبال ایران، یعنی باشگاه استقلال و جایی که امیر قلعهنویی مربی نامآشنایی که مادامی که در این باشگاه حضور دارد، تیمی رؤیایی و به قول خودش کهکشانی و آرام را دارد و وقتی خارج از این تیم مربیگری میکند، همیشه رد و اثر و ردپای شیطنتهای او در این تیم دیده میشود.
اگر به خاطر داشته باشید، قریب به چهار ماه پیش، من در همین برنامهی رادیویی این هشدار را دادم که رد و اثر حضور امیر قلعهنویی در استقلالی که آن موقع فینالیست جام حذفی کشور و با شش امتیاز اختلاف صدرنشین لیگ برتر بود ، دارد دیده میشود و علی فتحاللهزاده، شخصی که عنوان مدیرعاملی باشگاه استقلال را دارد یدک میکشد، اما همیشه در مقابل امیر قلعهنویی کرنش کرده و کوتاه در دو مصاحبهی پی در پی، بی دلیل از امکان حضور امیر قلعهنویی و یک مربی خارجی در تیمش گفت.
تمام اینها مؤید آن بود که اتفاقاتی در پشت پرده دارد میافتد و اگر به این پروسهی زمانی با دقت بیشتری نگاه کنیم، متوجه میشویم تمام افرادی که هماینک کنار امیر قلعهنویی به عنوان کمک، سرپرست و دستیار مشغول به کار شدهاند، در چهار ماه گذشته، هر کدام به هر نحوی که برایشان مقدور بود، نقش خودشان را نشان دادند. مصاحبههایی که این افراد در آن مقاطع میکردند، نمونههای آشکاری از فساد بسیار بسیار متعفن در فوتبال ما را نشان میداد و گل سرسبدش هم که حتماٌ مستحضرید، حضور آقای میثم بائو است؛ بازیکنی که هنگامی که در تیم شهرداری تبریز بازی میکرد، به خاطر تیم امیر قلعهنویی، در بازی با تراکتورسازی حاضر نشد و آن موقع هم مورد اعتراض مربی وقتش، یعنی اصغر مدیردوستدار قرار گرفت. اما گوش شنوایی نبود و حالا بعد از پایان آن مسابقات و در حالیکه امیر قلعهنویی به طور معجزهآسایی مجدداً مربی استقلال میشود، میبینیم اولین خریدی که انجام میدهد، در اختیار گرفتن میثم بائو است.
از این دست نمونههای فساد در فوتبال ما بسیار زیاد است، اما متأسفانه من چون احساس میکنم کانون تصمیمگیری موارد اخلاقی در فوتبال ما، خود به نوعی آلوده است و توان برخورد با این قضایا را ندارد، چارهای جز چشم بستن بر حقایق را ندارد و متأسفانه فوتبال ما روز به روز در این منجلاب فساد بیشتر غرق میشود و آلودهتر میشود.
آقای شمس، از سوی دیگر، اعضای اتحادیهی مربیان فوتبال باشگاههای ایران انتخاب شدهاند و امیر قلعهنویی و فیروز کریمی به عنوان نمایندهی مربیان معرفی شدهاند. دو مربیای که پرحاشیهترین مربیان فوتبال ایران در دههی اخیر هستند. فکر میکنید دلیل این امر چیست و چه پیامدهایی را میتواند با خودش به همراه داشته باشد؟
بر همهی ما روشن است و همهی ما میدانیم که امکان ندارد در ورزش، در بانکداری و در هر چیزی، ریشههایی از فساد جوانه بزند و طی طریق کند، بدون اینکه افراد زیادی دست اندر کار نباشند.
مسلماٌ امیر قلعهنویی و فیروز کریمی از مربیانی هستند که حاشیهسازیهایشان بسیار بسیار محرض است و حداقل در مقاطع دو سه سال گذشته، آقای کریمی به عنوان یک مربی به قول آقایان "منشوری" ممنوعالکار بودند. اما یکباره ایشان فعالیتشان آزاد میشود و به مربیگری تیم شاهین بوشهر منصوب میشوند و به دنبال آن، آقای امیر قلعهنویی به استقلال برمیگردد. یعنی به نظر میرسد که کار به جایی میرسد که احیاناً ممانعت از فعالیت این مربیان یا برخورد با این مربیان، شاید منتج به این میشده که واکنش احساسیای توسط آنها روی بدهد و اسامی دیگری را به زبان بیاورند. به نظر من، انتصاب این دو نفر به عنوان نمایندهی مربیان، پیشکشی است که لباس حقالسکوت را به تن کرده است.
در همین زمینه دیدیم که آقای فتحاللهزاده پس از بازگشت پرسروصدا و جنجال برانگیز امیر قلعهنویی به استقلال، از آتیلا حجازی پسر ناصر حجازی خواسته است که دستیار امیر قلعهنویی بشود و آتیلا حجازی هم کاملاً با این مسئله مخالفت کرده و پیشنهاد فتحاللهزاده را رد کرده است. آیا فتحاللهزاده به دنبال این بود که از آتیلا حجازی به عنوان ضمانت اخلاقی استفاده کند برای پوشش دادن به امیر قلعهنویی؟
آقای فتحاللهزاده از آن گربههایی نیستند که محض رضای خدا موش بگیرند. ایشان میدانستند که با توطئهای که خودشان پایهگذارش بودند و خودشان نقش اول این سناریو را بازی میکردند، چه بلایی سر استقلال و طرفدارهای واقعی استقلال آوردهاند. به همین جهت، من فکر میکنم، ایشان برای تلطیف کردن جو سکوها این پیشنهاد را به آتیلا حجازی داده است. چون مرحوم ناصر حجازی به شدت مورد محبت و حمایت هواداران فوتبال، مخصوصاٌ استقلالیها بود و علیالقاعده پسر ایشان هم به تأسی از نام خوش پدرش در یک حاشیهی امنیت خاصی قرار دارد.
به نظر میآمد که آقای فتحاللهزاده با زیرکی میخواست با بازی دادن آتیلا حجازی، سکوها را آرام و نرم نگه دارد. اما نباید فراموش کنیم که آتیلا به هرحال فرزند ناصر حجازی است و حداقل میتواند اخلاق را از پدرش به ارث برده باشد؛ و من واقعاً به او تبریک میگویم که در این سن و سال کم و با این جوانی اینقدر هشیارانه عمل کرد و اجازه نداد که نام خودش و پدرش ملعبهی دست آقایان قرار بگیرد.
اما آقای شمس، امیر قلعهنویی مربیای است که در سالهای اخیر در تیمهای مختلف نتایج نستباٌ مثبتی را به دست آورده است و چهار بار قهرمان لیگ برتر شده است. به نظر شما، به چه دلیل محبوبیت امیر قلعهنویی در حد و اندازهی موفقیتش نیست و چرا همواره امیر قلعهنویی یک مربی بحثبرانگیز بوده و هر باشگاهی که رفته، در هر جایی که حضور پیدا کرده، حاشیهساز بوده است؟
آقای ادیبزاده، چرا شما انتظار دارید که مردم نفهمند، مردم ندانند، مردم قضاوت درست نداشته باشند؟! به نظر من، همیشه مردم و تاریخ قاضیان بسیار بسیار منصفی بودهاند.
چه بسا بودهاند مربیانی که با تیم نتیجه نگرفتهاند، ولی بعد از دقیقهی ۹۰، تیم شکستخوردهشان تشویق شد، مربی تشویق شد. اما بودند مربیانی که مثل امیر قلعهنویی برای باشگاه و هوادارن باشگاه جام آوردهاند، ولی یک هفته طول نکشید که آن پیروزی و موفقیت فراموش شد. اینها طبیعی است.
بیدلیل نیست که الان بعد از سالها همچنان از تختی به عنوان یک پهلوان در ورزش ما یاد میشود، بی دلیل نیست که همچنان از زندهیاد پرویز دهداری، به عنوان معلم اخلاق یاد میشود، یا مرحوم ناصر حجازی که الان یک سال از فوتشان گذشته، اینچنین بر محبوبیتشان اضافه شده است. من فکر میکنم رفتار مردم آیینهی تمام نمای عملکرد همین آقایان است و اگر امیر قلعهنویی به این محبوبیت دست نیافته و به نظر من دست هم نخواهد یافت، تردید نکنید که به دلیل عملکردش است و به دلیل شرایطی است که برای ارضای شخصی خودش حاضر شده حتی به تیمش و هوادارانش لطمه بزند.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید